۱۳۸۸ دی ۱۲, شنبه

روزهای دوزخی من


در نهان، به آناني دل ميبنديم که دوستمان ندارند، و در آشکارا
از آناني که دوستمان دارند غافليم. شايد اين است دليل تنهايي ما









· عشق در اوج اخلاصش به ايثار رسيده و در اوج ايثار به قساوت...



· بگذار تا شيطنت عشق ,چشمان تو را بر عريانهاي خويش بگشايد. هر چند حاصلي جز رنج وپريشاني نداشته باشد,اما كوري را هر گز به خاطر ارامشش تحمل مكن !....



· بالاخره،انسانی که در عشق میگدازد و با خدا بیعت کرده است،و در توحید حصار گرفته و جان جامه تقوی به تن دارد و به عرفان میبیند و به حکمت میفهمد و به دعامیخواهد و از عبادت به جوهر ربوبیت میرسد و در عشق میگدازد و در امر و نهی و هجرت و جهاد خود، انسان و جهان را دگر گونه میسازد




· خدايا! در برابر آن چه انسان ماندن را به تباهي مي کشد،مرا با " نداشتن و نخواستن رويين تن کن !همه بد بختي هاي انسان بابت همين دو چيز است:چون ، داشتن انسان را محافظه کار و ترسو مي کند !و خواستن ،آدم را بزدل و چاپلوس



· سياست در برابرصداقت ديگران خيانت وصداقت در برابر سياست ديگران حماقت



· دنيا را بد ساخته اند... کسي را که دوست داري، تورادوست نمي دارد. کسي که تورا دوست دارد، تو دوستش نمي داري اما کسي که تو دوستش داري و او هم تو را دوست دارد به رسم و آئين هرگز به هم نمي رسند و اين رنج است. زندگي يعني اين


دکتر علی شریعتی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر